راه سعادت
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راه سعادت و آدرس pradise.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





"ولقد خلقنا الانسان سلاله من طین-ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین-ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحم ثم انشاناه خلقنا اخر،فتبارک الله احسن الخالقین"

 

«ما آفرینش هر انسانی را با گرفتن چکیده ای از چکیده های خاک آغاز می کنیم ــ بعد آنرا یک چکه میکنیم و در جای مناسبی قرار می دهیم ـــ بعد آنرا به چیزیکه خود را می آویزد می آفرینیم، بعد آنرا به گوشت جویده شده لای دندان می آفرینیم، بعد استخوانهائی را از آن می آفرینیم، بعد استخوانها را گوشت می پوشانیم. دست آخر آنرا خلقت دیگری می دهیم. به این شکل خدای شایان خلاقیت بهترین آفریدگاران است».

نکات آیه: 1ــ انسان از چکیده ای از چکیده های خاک آفـریـده می شود. 2ــ چکیده ای از چکیده های خاک به صورت یک چکه (یک قطره) در میآید. 3ــ چکه در جای مناسـبی قرار می گیرد. 4ــ چکه (قطره) به چیزیکه خـود را می آویزد در می آید. 5ــ چیزیکه خود را می آویزد به صورت گوشت جویده لای دندان در می آید. 6ــ از گوشت جویده لای دندان برخی از استخوانها درست می شود. 7ــ استخوانها با گوشت پوشانده می شوند. 8ــ در نهایت جنین آفرینش دیگری را بخود می گیرد. 9ـــ خدا بهترین آفریدگاران است.

 

1ــ انسان از چکیده ای از چکیده های خاک آفریده می شود:

عناصری که انسان را (یعنی نطفه وی را) درست می کنند چکیده ای از مواد غـذائی هستند که انسان آنهـا می خورد. مـواد غـذائی نیز یا بـطور مسـتقـیم (یعنی: از طریق مصرف گیاهان) چکیده ای از خاک است، و یا بطور غـیر مستقـیم (یعـنـی: از طریق مصرف گوشت و مواد غذائی حیوانات) چکیده ای از خاک است. به این ترتیب انسان چکیده ای از چکیده های خاک می شود.

 

2ــ چکیده ای از چکیده های خاک به صورت یک چکه (یک قطره) در می آید:

چنانکه در تصویر می بینیم عنصر توارثی انـسـان کـه قرار است یک انسان را درست کنند و چکـیـده ای از چکـیـده هـای خاک است، در اولین گام خود که در هم ذوب شدن اسپرم مرد و تخمک زن است، زیر مـیکروسکـوپ بـرای مـا بصورت «یک چکه» است.

 

3ــ چکه در جای مناسبی قرار می گیرد:

وقتی چکه مزبور وارد رحم می شود دنبال جای مناسـبی می گردد و جای مناسب خود را پیدا می کند. یعنی اینطور نیست که هر جای رحم که قرار بگیرد موفق به رشد می شود و رشد می کـند. بـلکه در صورت قـرار نگرفتن در جای مناسب تلف می شود.

4ــ چکه (قطره) به چیزیکه خود را می آویزد در می آید:

پـس از اینکه چکه مـزبور وارد رحم می شود از پـوسـته خود بیرون می آید و دنبال جای مناسبی در جداره رحم می گردد و نهایتا چنانکه آیه توصیف می کند خود را به جداره رحم می آویزد. اغلب خود را به جداره سقف رحم می آویزد. (عَـلَـقـَة به معنی: "چـیـز آویخـته و چیزیکه خود را می آویزد" است. هم خانواده  واژه مُعَـلـّـق به مـعـنی: "آویـخـته و آویـزان" است. عـلت اینکه برخی آنرا به معنی: "خون بسته" ترجمه کرده اند این است که عـلـقـه به معنی: "خون بـسـته" نــیـز هست. عـلت نامگذاری «عَـلـَقـَة» به "خون بـسـتـه" نیز ظاهـراً این بوده که وقـتـی خـون از محل آسـیـب دیده بیرون می آید خشک و آویخته می شـود. به "زالـو" و "کرم" نیز عـلقه اطلاق شـده است. چـون خـود را می آویزند. وقـتـی تـخـم وارد رحـم می شـود و بـه جداره رحم می آویزد زالـو مانند هم هست، و زالـو مانند عـمل نیز می کند. شاید منظور آیه از «عـلـقـه» در ایـنجا به معنی: "زالو و زالو مانند" نیز باشد).

5ــ چیزیکه خود را می آویزد به صورت گوشت جویده لای دندان در می آید:

بعد «عـلـقـه» (یعنی چیزی که پـیـش از ایـن خـود را به جداره رحم آویخت) به شکـلی که در تصویر می بینیم در می آید. این تصـویر تصویر یک جـنـیـن 4ــ چکه (قطره) به چیزیکه خود را می آویزد در می آید:

پـس از اینکه چکه مـزبور وارد رحم می شود از پـوسـته خود بیرون می آید و دنبال جای مناسبی در جداره رحم می گردد و نهایتا چنانکه آیه توصیف می کند خود را به جداره رحم می آویزد. اغلب خود را به جداره سقف رحم می آویزد. (عَـلَـقـَة به معنی: "چـیـز آویخـته و چیزیکه خود را می آویزد" است. هم خانواده  واژه مُعَـلـّـق به مـعـنی: "آویـخـته و آویـزان" است. عـلت اینکه برخی آنرا به معنی: "خون بسته" ترجمه کرده اند این است که عـلـقـه به معنی: "خون بـسـته" نــیـز هست. عـلت نامگذاری «عَـلـَقـَة» به "خون بـسـتـه" نیز ظاهـراً این بوده که وقـتـی خـون از محل آسـیـب دیده بیرون می آید خشک و آویخته می شـود. به "زالـو" و "کرم" نیز عـلقه اطلاق شـده است. چـون خـود را می آویزند. وقـتـی تـخـم وارد رحـم می شـود و بـه جداره رحم می آویزد زالـو مانند هم هست، و زالـو مانند عـمل نیز می کند. شاید منظور آیه از «عـلـقـه» در ایـنجا به معنی: "زالو و زالو مانند" نیز باشد).

 

 

6ــ از گوشت جویده لای دندان برخی از استخوانها درست می شود:

 پـس از 4 هـفـته که طول جـنـیـن تـقـریباً 6 مـیلیمتر است، از آن شکلی که مانند گوشـت جویده لای دنـدان بـود، بـرخـی از استخوانها که ستون فـقـرات باشد درست شده است. هـیـچ گـوشـتی نـیـز روی آنها نیست.

 

7ــ استخوانها با گوشت پوشانده می شوند:

در 5 هفتگی یک شیار گوشتی روی کمر درست می شود و در 6 هـفـتگی ستون فـقرات کاملا از گوشت پوشانده می شود (ستون فقرات تا "پیش از پوشیده شدن از گوشت" همچنان میکروسکوپی هستند).

 

8ــ در نهایت جنین آفرینش دیگری را بخود می گیرد:

جمله «در نهایت او را آفـریـنـش دیگـری می دهـیـم» که آیه آنـرا مطرح میکند به این معنی است که جنین انسان در روند رشد خود با جنین جانوران دیگر شباهتی یا شباهتهائی دارد، ولی در اواخر رشـد خود خلـقـت دیگری بخـود می گیرد کـه با هـیـچـیـک از آنها شـبـیـه نیست.

جـنـیـن انـسـان در مـراحـل رشـد خـود در واقع همانگونه که مرحله ای از آن را در تصویر می بینیم هـمـانـندیهای زیادی با جنین حیوانات دارد، طوریکه فقط یک متخصص می تواند آنها را از هم تمیز بدهد. جنین انسان و میمون حتی تا چند هـفـته پـیـش از تولد آنـقـدر شـبیه بهم هستند که فقط یک متخصص می تواند آنها را از هم تمیز بدهد. در اواخرِ رشد خود است که رفـتـه رفـتـه روند رشـد دیـگری بخود می گیرد و از بـقـیـه متمایز می شود تا جائیکه تا پیش از روزهای تولد خود دیگر به هیچیک از انواع  حیوانات شباهـتی ندارد.

 

9ـــ خدا بهترین آفریدگاران است:

جمله "خدا بهترین آفـریـدگاران است" به این معنی است که انسان نیز چیزهائی را خواهد ساخت ولی بپای آفریده های خدائی نخواهد رسید. با بکار بردن واژه خالق و جمع بستن آن، ساخت و تولـیدات انـسان را تقدیر می کند ولی با ساختهای خود خیلی فاصله می دهد.

در عـصر ما فعلاً انسان خـیـلی از چیزهـا را ساخته و می سازد ولی از آنجا که آنها خودآگاه نیستند و به این خاطر فکر نیز نمی توانند بکنند، بلکه همانگونه که سـاخته و برنامه ریـزی می شوند کار می کنند، خیلی با آفریده های خدائی تفاوت دارند.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:30 ] [ بچه هاي دوم رياضي ]

 
 

وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ البَحرَینِ هذَا عَذبٌ فُراتٌ وَ هذَا مِلحٌ اُجاجٌ وَ جَعَلَ بَینَهُمَا بَرزَخًا وَ حِجرًا مَحجُورًا

ترجمه : او کسی است که دو دریا را درکنار هم قرار داد یکی گوارا و شیرین ودیگری شور وتلخ و در میان آنها برزخی قرار داد گویی هر یک از آنها به دیگری می گوید دورباش و نزدیک نیا .

تفسیر:

 

 

این آیه به استدلال درعظمت خداوند از طریق بیان نعمت های او در نظام آفرینش می پردازد و به تناسب بیان نزول قطرات حیات بخش باران اشاره به مخلوط نشدن آب های شیرین و شور می نماید . " مرج " به معنی مخلوط کردن و یا ارسال و رها نمودن است و در اینجا به معنی کنار هم قرار گرفتن آب شیرین و شور است " عذب " به معنای گوارا ، پاکیزه و خنک و " فرات " به معنی خوش طعم و خوش گوار است " ملح " به معنی شور و " اجاج " به معنی تلخ و گرم است ( بنابراین ملح و اجاج نقطه مقابل عذب و فرات ) است " برزخ " به معنی حجاب و حائل میان دو چیز است و جمله " حجرامحجورا " جمله ای بودهاستکه در میان عرب به هنگامی که با کسی روبرو می سدند و از او وحشت داشتند برای گرفتن امان این جمله را  می گفتند یعنی ما را معاف و در امان دارید واز ما دور باشید . به هر حال این آیه یکی دیگر از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهان آفرینش ترسیم می کند که چگونه یک حجاب نامرئی و حائل نا پیدا در میان دریای شور و شیرین قرار می گیرد و اجازه نمی دهد آنها با هم آمیخته شوند . البته امروز این را می دانیم که : این حجاب نامرئی همان " تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین " و به اصطلاح تفاوت " وزن مخصوص " آنها است که سبب می شود تا مدت مدیدی باهم نیامیزند . گرچه جمعی از مفسران برای پیدا کردن این دو دریا در روی کره زمین به زحمت افتاده اند که درکجا دریای آبشیرین در کنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمی شود ؟ ولی این مشکلنیز برای ما حل شده است زیرا می دانیم : تمام رودخانه های عظیم آب شیرین تشکیل می دهند و آب های شور را به عقب می رانند و تا مدت زیادی این وضع ادامه دارد ، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها ، از آمیخته شدن با یکدیگر ابا دارند و هر یک به دیگری ( حجرا محجورا ) می گویند . جالب این است که: بر اثر جذر و مد آ دریا که درشبانه روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت می گیرد ، سطح آب دریا به مقدار زیادی بالا و پائین می رود ، این آب های شیرین که دریائی را تشکیل داده اند ، در مصب همان رودخانه ها و نقاط اطراف آن در خشکی پیش می رود و انسان ها ار رمان های قدیم از این موضوع استفاده کرده ، نهرهای زیادی در اینگونه مناطق دریا کنده اند و زمین های فراوانی رازیر کشت درختان برده اند . که وسیله آبیاری آنها همین آب شیرین است ، که به وسیله جزر و مد بر مناطق وسیع گسترش میابد . هم اکنون درجنوب ایران شاید میلیون هادرخت نخل وجود دارد که ما قسمتی ازآن را از نزدیک مشاهده کرده ایم که تنهاباهمین وسیله آبیاری می شوند و در فاصله زیادی از ساحل دریا قرارگرفته اند ، در سالهایی که بارندگی کم و آب رودخانه های عظیم که به دریا می ریزند و تقلیل پیدا می کند گاهی آب شور غلبه می کند که مردم کشاورز این سامان از آن سخت نگران می شوند زیرا به زراعت آنها لطمه می زند . ولی معمولاچنین نیست و این آب " عذب و فرات " که در کنار آن " ملح و اجاج " قرار گرفته به آن آمیخته نمی شود ، سرمایه بزرگی برای آنها محسوب می شود . ناگفته پیداست وجود علل طبیعی در اینگونه مسائل هرگز از ارزش آنها نمی کاهد مگر طبیعت چیست ؟ جز فعل و اراده خداوند و مشیت پروردگار که این خواص را به این موجودات داده ؟! هنگامی که : انسان با هواپیما از این مناطق می گذرد ، منظره این دو آب که رنگ های متفاوتی دارند و با هم آمیخته نمی شوند به خوبی نمایان است که انسان را به یاد این نکته قرآنی می اندازد .

 

 

 

 

 

اِنّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنیَا بِزینَهٍ الکَوَاکِبِ .

ترجمه : ما نزدیکترین آسمان را به زیور نجوم بیاراستیم .

تفسیر : در یک نگاه به صفحه آسمان در شب های تاریک پر ستاره چنان منظره زیبایی در نظر انسان مجسم می سازد که او را محسور و مفتون خویش می کند که نکته جالب دیگر این است که از نظر علم امروز چشمک زدن زیبای ستارگان به خاطر قشر هوایی که زمین را فرا گرفته است و در بیرون جو زمین ستارگان خیره خیره نگاه می کنند و فاقد تلالو  هستند .

 
 

رَبُّ السَّمَواتِ وَ الَارضِ وَ مَا بَینَهُمَا وَ رَبُّ المَشَارِقِ .

ترجمه : همان خدای یکتا که آفریننده آسمان وزمین وهر آنچه بین آنهاست وآفریننده مشرق هاست .

تفسیر : مشارق اشاره به مشرق ها و خاستگاه های خورشید در ایام سال بوده باشد و یا مشرق های ستارگان آسمان هم دارای نظام خاصی هستند که علاوه بر نظام آسمان و زمین نشانه قدرت و علم بی پایان آفریننده و مدیر آن می باشد . حال چرا از مغارب سخنی نیست زیرا در اینجا ذکر مشارق قرینه است بر مغارب و این تنوع در بیان از فنون فصاحت محسوب می شود .

 

 
 

لَا الشَّمسُ یَنبَغِی لَهَا اَن تُدرِکَ القَمَرَ وَلَا الّلَیلُ سابِقُ النَّهَارِ وَ کُلٌ فِی فَلَکٍ یَسبَحُونَ .

ترجمه : نه خورشید را شاید که به ماه فرا رسد ونه شب به روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معینی ( در این دریای بی پایان ) شناورند .

تفسیر : منظور از حرکت خورشید در این بحث حرکت آن بر حسب حس ماست این تغییرات همگی نشان می دهد حتی بعد از کشف حرکت زمین به دور خورشید وسکون آن تعبیرات گذشته راجع به حرکت خورشید را می رود چرا که از نظر حسی چنین به نظر می آید که خورشید در حرکت است و این تعبیرات از همینجا گرفته است .

واژه ی "ماء"درقران59 باربه صیغه ی مفرد و4 بار باربامتصل شدن به ضمایر به کار رفته است

1-ماء:به معنای بستر و عرش خداوندی.(هود، 7)

2-ماء:به معنای باران.(ایات سوره بقره  23،164)،(انعام،  99)،(اعراف  50،57)،(انفال،  11)،(یونس،24)،(رعد، 17)،(ابراهیم، 32)،(حجر،22)و...

3-ماء :به معنای اب وضو.(نساء 43)،(مائده،6)

4-ماء:به معنای طوفان وسیل سهمگین.(هود،43،44)

5-ماء:به معنای مطلق اب.(رعد،4)

6-ماء:به معنای منشا خلقت و ماده ااصلی موجودات زنده.(انبیاء،30)،(نور،45)

7-ماء:به معنای نطفه در خلقت انسان.(طارق،6)،(مرسلات،20)،(سجده،*)(فزقان،41)

8-ماء:به معنای جوی و نهر اب.

10-ماء:به معنای چشمه سارها.(نازعات،30،31)؛(قمر،12)

9-ماء:به معنای سراب.(نور،39)

10-ماء:به معنای اب اشامیدنی در جهنم.(ابراهیم؛16)،(محمد،15)

11-ماء:به معنای چاه اب.(قصص،23)،(قمر،27،28)،(ملک،30)،(کهف،40)

12-ماء:به معنای اب اشامیدنی جاری در بهشت.(واقعه،27تا31)

 

ریزش اب

وانزلنا من المعصرات ماءثجاجا:

واز ابرهای باران زا ابی فراوان نازل کردیم.

صفت دیگری که خداوند برای اب طرح میکند کلمه ی(ثجاج)است،این واژه از ماده ی ثج به معنای جریان و ریزش است.ماء ثجاج ابی است که جریان و ریزش زیادی دارد

در 5 ایه خداوند به اهمیت  اب اشاره می نماید که اب گوارا  را برای دوزخیان حرام گردانیدیم و بهشتیان از این نعمت استفاده می نمایند.

در 33ایه از قران کریم خداوند میفرماید:به از خلقت اسمان ها وزمین ما اب را فرستادیم تا زمین مرده را زنده نماید و اب را مایه حیات و منشا تمامی گیاهان و حیوانات ومایه هستی می دانند

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:52 ] [ بچه هاي دوم رياضي ]


آيا تا به حال به آيه ۲۵ سوره الحديد توجه کرديد؟؟؟؟؟؟؟؟



در آيه 25 سوره الحديد مي فرمايد:.......

ابتدا اشاره به فرستادن انبيا با عدل و سپس از خصوصيات آهن

كه فوايد زيادي دارد و براي حفظ عدالت آفريده شده صحبت مي كند.

خب چي فکر ميکنيند؟؟؟!!!

به نظرتون چه رابطه اي بين آهن / عدالت / شيمي وجود داره.....

به شکافت هسته اي و همجوشي هسته اي فکر کنين.....



پاسخ:

از لحاظ شيميايي آهن داراي عدد اتمي زوج است و پايداري

 نسبي بيشتري نسبت به عناصر با عدد اتمي فرد دارد و نسبت

به آنها فراواني نسبي بيشتري دارد.فراواني عناصر به پايداري

 آنها مربوط است.اين پايداري بر اساس انرژي اتصال بيان مي شود.

هنگام تشكيل هسته اتم از اجزاي آن مقداري ماده به انرژي

 تبديل مي شود كه اين انرژي براساس را رابطه زير بيان مي شود:

E=(Δm)C2

انرژي اتصال آهن از اختلاف بين جرم هسته آهن وبا

 جرم 26 پروتون و 30 نوترون تشكيل دهنده آن بدست مي آيد.

ذرات هسته آهن محكمتر از بقيه عناصر بهم جوش خورده اند

 و به همين دليل است كه آهن داراي پايداري بيشتر و فراواني

بالا درطبيعت است.



براي اتم هاي مختلف دو حالت مي تواند صورت گيرد يا دچار

شكافت هسته شوند يا همجوشي هسته كه در زير آنها را تعريف مكنيم:

شكافت هسته:فرايندي كه طي آن يك هسته سنگين به دو سبك تر تبديل مي شود.

همجوشي هسته اي:فرايندي كه طي آن دو هسته

سبك به هم جوش خورده و هسته ي سنگينتري را توليد مي كنند.

امروزه درعلم هسته اي به اين نتيجه رسيده اند كه اتم ها

 با عدد اتمي بالاتر از آهن مثلا اورانيوم طوري شكافته مي شوند

 كه بعد از شكافتهاي متعدد به هسته آهن ميرسند

 و هسته هاي سبكتر از آهن هم مي توانند طوري به هم

 جوش بخورند كه به هسته آهن برسند و در اين بين انرژي

 زيادي آزاد مي شود.پس مي شود آهن را به عنوان عنصري

كه درعدالت ذكر شده در آيه و يك توازني براي تمام عناصراست دانست.

ما امروزه به اين نتيجه رسيديم ولي در گذشته شايد

 مفهوم اين را مثلا ساخت شمشير و غيره براي رعايت

عدالت مي دانستند چون در هر زمان مي شود از قرآن

 تفسيري كرد كه مناسب همان زمان است و اين دليلي بر اين ميتواند باشد كه

 قرآن مربوط به زمان خاصي نيست و در همه ي دوران

مي توان از آن استفاده کرد.

در آیه 80 سوره یاسین خداوند به خاصیت

 آتش افروزی درختان سبز اشاره می کند.

امروز میدانیم گیاهان گاز کربنیک را از هوا و آب

 را از زمین جذب کرده و به کمک انرژی نورانی

خورشید طی عمل فتوسنتز در ابتدا ماه  گلوکز الی

 را ساخته واکسیزن آب در این فرآید آزاد میشود.

طی فرآیندهای بعدی از گلوکز چوب ساخته میشود

 و انرژی ذخیره شده (انرژی شیمیایی خورشید)در گیاهان هنگام سوختن چوب ها آزاد می شود و همچنین اگر تمام چوب ها و درختان

 بر اثر وزش باد و طوفان به هم بخورند آتش سوزیهای

وسیع و وحشتناک در جنگلها رخ می دهد.
آهن:
در آیه 25 سوره حدید آمده است آهن (و دیگر فلزات)

را که در آن سختی (برای جنگ و کارزار)  و هم منافع

 بسیار برای مردم است افریدیم) و امروز میدانیم که آهن و آلیازهای آن به مجموع فلزات

دیگر در زندگی انسان اهمیت دارد.
آب دریا ها :
در آیات متعدد قرآن خداوند اهمیت دریا و آب را بیان میکند

 (و هم او خدایی است که دریا را برای شما مسخر کرد)(نحل 14).

دریاها سرشار از مواد معدنی و جلبلک هایی است که پایه و

 اساس زنجیره غذایی را در داخل آب تشکیل داده و اهمیت زیادی

 در زندگی انسانها دارند.سوره الرحمن آیه 19 اشاره به دو دریایی دارد که در کنار هم قرار دارند و در حالیکه با هم تماس دارند در میان آنها مانعی

 قرار دارد که یکی بردیگری غلبه نکند.چرا؟
سرنوشت آب دریاها:
قرآن کریم در آیه 6 سوره تکویر از برافروخته شدن دریاها

و آیه 3 سوره انفطار از به هم پیوسته شدن دریاها در روز

قیامت صحبت میکند که جای بسی شگفتنی است

بعید نیست در استانه قیامت آب این دریاها که از دو

ماده اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته چنان تحت فشار

 قرار گیرند که تجزیه شوند و بر اثر یک جرقه همگی تبدیل به یک پارچه آتش شوند.
رعد و برق:
ایه 12 سوره رعد و 24 سوره روم در قرآن رعد و برق

 را هم مایه ی امید و هم مایه ی ترس معرفی میکند

و امروز با اکتشافات علمی ثابت شده که رعد و برق فوائد برکات فراوانی دارد از جمله :
1-آبیاری و از برق معمولا حرارت فوق ا لعاده زیادی تولی
د

 می شود که مقدار زیادی از هوای اطراف را سوزانیده و

در نتیجه فشارها کم شده و ابرها می بارند.
2-در هنگام برق قطرات باران با اکسیژن کافی اضافی

 ترکیب شده که یکی از آثارش کشتن میکروبهاست و

 به همین دلیل هر سال که رعد و برق کم باشد آفات

 گیاهان زیاد می شود.
3-قطرات باران بر اثر برق و حرارت شدید یک حالت

 اسیدی پیدا می کند و هنگام پاشیدن بر زمینها یک

 نوع کود گیاهی موثر ساخته می شود و گیاهان تغذیه می شوند.
در آیه 2 سوره ی الحدید آمده که:له الملک السماوات

 ...........آهن عنصری است که براحتی از زمین استخراج

 شده و به راحتی می توانید به آن برگردد و دوباره

مثل قبل بصورت اکسید آهن قرمز رنگ در کانی آهن

درآید که به نظر من این آیه می تواند به این موضوع اشاره داشته باشد.
در آیه 25 این سوره که می فرماید:
ابتدا اشاره به فرستادن انبیا با عدل و سپس از خصوصیات

 آهن که فواید زیادی دارد و برای حفظ عدالت آفریده شده صحبت می کند.
از لحاظ شیمیایی آهن دارای عدد اتمی زوج است

 و پایداری نسبی بیشتری نسبت به عناصر با عدد اتمی

 فرد دارد و نسبت به آنها فراوانی نسبی بیشتری دارد.

فراوانی عناصر به پایداری آنها مربوط است.این پایداری

 براساس انرژی اتصال بیان می شود.هنگام تشکیل

هسته اتم از اجزای آن مقداری ماده به انرژی تبدیل می شود

که این انرژی براساس رابطه زیر بیان می شود:
E =(m)C  انرژی اتصال آهن از اختلاف بین جرم هسته آهن

 و با جرم 26 پروتون و 30 نوترون تشکیل دهنده آن بدست می آید.
رنگهای شیمیایی در قرآن:
زندگی بشر از بدوخلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است.
انسان با مشاهده علامت شب(تاریکی)به سر پناه خود روی

 می آوردو با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت می شتابد. خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد می کند

 و در کنار سایر نعمتهایش می فرماید:"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا" (یعنی شب را برای شما پوششی قراردادیم

 و روز را برای معاش شما قرار دادیم )این عملکرد فطری

 در انسان بیانگر این است که انسان ناخوداگاه تحت

 تاثیر رنگها قرار می گیرید و با کشیده شدن پرده آبی

تیره بر آسمان احساس نیاز به استراحت و آرامش در

 او به وجود می آید و با طلوع صبح و آشکار شدن نور

و روشنایی زرد رنگ به انسان نیروی تکاپو و فعالیت

 دست میدهد.بنابراین پیشینه شناخت رنگها و احساس

 نیاز به آنها به صورت تکوینی در خلقت وجود داشته است.

 از این رو خداوند رنگها را صفت مشترک بین موجودات

اعم از زنده و غیر زنده قرار داده و می فرماید:"آیا ندیدی

که خدا باران را از آسمان فرود اورد و با ان انواع میوه های

گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین کوهها و طرق زیاد

 و اصناف و رنگهای مختلف سفید;سرخ;سیاه خلق فرمود

 و از اصناف انسان (مرد و زن ) و اجناس حیوانات نیز به همین

گونه مختلف آفرید."
خواص رنگ سبز
در قرآن کریم از میان همه رنکها به رنگ سبز به عنوان

رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است.":ویلبسون شبابا

 خضرامن سندس و استبرق"لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.
.مسرت بخشی و شادآور بودن
اگر آب مایه حیات است;رنگ سبز نشانگر طراوت و زندگی

می باشد چرا که طبیعت با این رنگ لباس حیات به تن می کند

 خداوند متعال این شگفتی را به صورت زیبا ترسیم کرده و میفرماید:
رنگ سبز رنگ گیاهان و طبیعت است و خداوند آنها را مظهر

 مسرت و شادابی معرفی می کند"فانبتنا به حدائق ذات بهجه"

پس به وسیله آب باغهای بهجت انگیز رویاندیم.در تعریف

 بهجت آورده که البهجه حسن اللون و ظهور السروفیه"

بهجت بهترین رنگ است و شادابی و نشاط در آن ظهور دارد.

امام صادق علیه السلام در بیان خاصیت رنگ سبز می فرماید:"سه چیز غم و غصه را از بین می برد 1-آب 2-رنگ سبز 3-خوشرویی.
خواص رنگ قرمز از منظر آیات و روایات
خداوند متعال در قرآن کریم از رنگ قرمز به عنوان رنگ کوهها

در جاده های پرپیچ و خم کوهستانی تعبیر آورده و می فرماید:

برخی از کوهها دارای خطوط سفید و سرخ به رنگها مختلف

 آفریدیم;که با اندکی تامل در آیه فوق به جایگاه رنگ قرمز

 در علم زمین شناسی پی می بریم زیرا کوهها سرخ رنگ

 منبع عظیم آتشفشانی هستند و مدام در حالت تلاطم می باشند.

 که نماد اصلی این کوهها گرم و فعال بودن آنها است به

 همین علت در اثر تغییرات جغرافیایی شروع به فوران می کنند

و در آیه 37 سوره الرحمن نیز در سرخی دگرگونیها ی صفحه

 آسمان به هنگام قیامت به این رنگ تشبیه شده است

با این بیان که "پس آنگاه که آسمان شکافته شوند مانند

 چرمی سرخ وگلگون گردد."
رنگ زرد از منظر آیات و روایات
"آیه یقول بقره صفر» فاقع لونها تستر الناظرین"در این

آیه "صفرا»"با صفت"فاقع"آمده است.این چینش در بردارنده

نکته مهمی در مورد رنگ زرد می باشد;زیرا فاقع از نظر لغوی

به معنای زرد یکدست پررنگ و خالص می باشد و از دقت

در معنای آن چنین استفاده می شود که رنگ زرد با ویژگیهای

مذکور تشابه زیادی با رنگ موی شتر دارد.زیرا اغلب;رنگ

 موی شتران زرد پر رنگ یکسان است.خداوند در قرآن کریم

 در این باره می فرماید:
"انما ترمی بشرر کالصفر کانه جمالت صفیر"همانا آن(دوزخ)

شراره سحابی چون کاخ پرتاب می کند گویی اشترانی زرد رنگند.
در آیه فوق "جماله"جمع"جمل"به معنی شتر و "صفر"جمع

 صفرا به معنی زرد است.در آیه وجه شبه;رنگ زرد;شعله

و سرعت آن می باشد که نتیجه چنین حالتی حررات

بخشی زیاد است.یعنی شعله های جهنم همانند شتران

 زردی هستند که از نظر تندی با سرعت زیاد به هم می پیچند

.بنابراین حررات بخشی یکی از خواص رنگ زرد می باشد

.با توجه به آیه مورد بحث"انه یقول بقره صفرا» فاقع لونها

 تسر الناظرین"خاصیت دوم رنگ زرد;سرعت بخشی آن

می باشد.همان طور که در معنای"فاقع"بیان شد;

رنگ زرد مورد نظر در آیه فوق;رنگ زردی با ویژگی های

خاص (یکدست;خالص;پررنگ) است.به آیه;با بیان"تسرالناظرین"

به این امر اشاره آشکار فرموده است.امام صادق علیه السلام می فرماید:

هر کس رنگ زرد بپوشد تا زمانی که در پایش است در خوشحالی

 به سر می برد و نیز از امام علی علیه السلام نقل شده است:

هر کس کفش زرد بپوشد کدورت و غصه اش کاهش می یابد.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:46 ] [ بچه هاي دوم رياضي ]

 

۱)اجرام آسمانی و ترکیب آنها و انفجارشان (فراتر از زمین)

موقع انفجار و فروپاشی ستارگان، گازها و موج های حاصل، ترکیب زیبایی مثل گل رز (سرخ رنگ) ایجاد می کند. نام این واقعه (اتفاق) «سحاب» (ابر) چشم گربه نام دارد .(cats eye nebula)

این پدیده در قرآن کریم بیان شده است : «هنگامی که آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی (گلگون) درآید . (سوره الرحمن آیه 37)

2)قرآن و احادیث و معرفی رنگ ها و خواص آنها (رنگ سبز)

قرآن کریم در توصیفی از بهشت می فرماید : «بهشتیان در آن جا با دستبندهایی از طلا و جامعه هایی سبز از پرنیان نازک و حریر می پوشند .»

در سوره کهف می فرماید : آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرو آورد و با آن انواع میوه های گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین زمین کوهها وطرق زیاد و اصناف رنگهای مختلف سفید، سرخ، آبی، سیاه خلق فرمود ؟

خواص رنگ سبز : در قرآن کریم از میان همه رنگها، رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است : «در بهشت، بهشتیان لباس های سبز و حریر می پوشند .»

اگر آب مایه حیات است، رنگ سبز نشانگر طراوت و زندگی می باشد چرا که طبیعت با این رنگ، لباس حیات به تن می کند. اما رنگ آبی و آب نیز جایگاهی مهم در قرآن کریم دارد. خداوند متعال می فرماید : «بوسیله آب هر چیزی را زنده قرار دادیم و به وسیله آب هر گونه گیاه برآوردیم و از آن گیاه جوانه ی سبزی خارج ساختیم .

رنگ سبز، رنگ گیاهان و طبیعت است و خداوند آن را مظهر مسرت و شادی معرفی می کند اما مغز متفکر جهان شیعه، امام صادق(ع) در بیان خاصیت رنگ  سبز  می فرماید :

3 چیز غم را از بین می برد : 1-آب     2-رنگ سبز    3-خوشرویی

3)حرکت منظم و هماهنگ اجرام آسمانی (فراتر از زمین)

خداوند متعالی در سوره یس آیه 40 می فرماید : «نه خورشیدی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز  پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند ».

حالا خودتان قضاوت کنید 1400 سال پیش بدون هیچ تلسکوپی این واقعیت در قرآن کریم بیان شده است. اما نمی دانیم چرا هنوز خیلی ها ایمانشان به خدا  ضعیف و سست است ؟!

4)علمی قرآن در مورد جو زمین

این خاصیت با تحقیقات دانشمندان در قرن 20 ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فرا گرفته است دارای عملکردهای حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند. علاوه بر این جو زمین تشعشات خورشیدی را صاف می کند و اجازه نمی دهد که همگی از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره ی زمین بسیار خطرناک هستند .

جالب است که تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده، فرکانس محدود اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد. (تمام این تشعشعات برای زمین بسیار مهم هستند) اما نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی یابد . جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود 270 درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می کند و ....

آیا خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر هستیم ؟

5)صعود به آسمان و تنگی نفس

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : «یعنی آن کس را که خدا به خاطر اعمالش بخواهد گمراه کند، سینه اش را آنچنان تنگ می کند که گویی می خواهد به آسمان برود.»

تفسیر علمی: علم امروز می گوید  هوا به علت وزنی که دارد فشاری در حدود 1 کیلوگرم نیرو بر هر سانتی متر مربع از سطح زمین وارد می کند و اگر سطح بدن یک فرد به طور متوسط 2 متر باشد 20000 کیلوگرم نیرو و فشار بر بدن او می باشد. ولی چون خون انسان فشاری کمی بیشتر از فشار هوا را دارد، فشار هوا را خنثی می کند. به عبارت دیگر : فشار هوا در سطح دریا و زمین 72 درجه است و این فشار با فشار خون داخل بدن متناسب است .

حال اگر انسان به سمت پایین برود فشار هوا بیشتر می شود و تعادلش با فشار خون بهم می خورد و همچنین اگر بخواهد به طرف آسمان برود، چون در هوا تخلخل پیدا می شود و فشار بر روی بدن کاشه می یابد و تعادل انسان بهم می خورد و احساس تنگی نفس می کند.

6)وجود خورشید ها و ماه هایی به غیر از خورشید و ماه منظومه شمسی

آیا  به غیر از خورشید و ماه، خورشیدها و ماه های دیگری وجود دارد ؟

خداوند در قرآن کریم می فرماید : «نه به خورشید و نه به ماه هیچکدام سجده نکنید، بلکه به خدایی سجده کنید که خورشید ها و ماه ها را آفرید .»

در زبان عربی «ضمیر» برای مفرد «یکی» برای مثنی «دوتا» و برای جمع «سه تا و بالاتر از آن» صرف می شود. اما در آیه ی بالا به جای «هما» از «هن» استفاده شده و معنی آن وجود تعداد زیادی خورشید و ماه (قمر) است.

«فیزیک و نظریه های امام صادق (ع)»

 

1)پرسش های جابر ین حیان از امام صادق (ع) :

1-جابر سوال کرد در چه موقع جهان به پایان خواهد رسید و دیگر جهان وجود ندارد ؟

امام صادق (ع) جواب داد : هرگز زمانی نخواهد آمد که جهان وجود نداشته باشد، برای اینکه چیزی که وجود داشته باشد از بین نمی رود و فقط تغییر شکل  می دهد .

2-جابر پرسید : آیا این که می گویند  در پایان دنیا خورشید و ماه خاموش می شوند حقیقت دارد؟

امام صادق (ع) گفت : ممکن است زمانی بیاید که خورشید خاموش شود که در آن زمان صورت ماه نیز بدون نور خواهد شد، چون ماه از خورشید کسب نور می کند. ولی ای جابر آن زمان که خورشید خاموش شود و دیگر ماه از خورشید کسب نور ننماید پایان جهان نخواهد بود، بلکه آغاز دوره ای دیگر از جهان است.

3-جابر پرسید : آیا ممکن است شبی فرا رسد در زندگی بشر که در پایان آن خورشید طلوع ننماید ؟

امام صادق (ع) گفت : نه ای جابر، زیرا خداوند جهان را بر طبق قواعد ثابت اداره می کند و آن قواعد، مقرر می دارد که هر بامداد خورشید طلوع نماید. اما اگر روزی برسد که خورشید خاموش شود(که آن هم بر طبق قواعد ثابت خداوند برای اداره ی این جهان است) دیگر طلوع نخواهد کرد.

4-جابر پرسید : شما می توانی حدس بزنی که خورشید چه موقع خاموش می شود ؟

امام صادق (ع) پاسخ داد : فقط خداوند می تواند بگوید که چه موقع خورشید خاموش خواهد گردید ولی نظریه من این است که این واقعه بزودی رخ نخواهد داد و شاید به تعداد سنگ ها و ریگ های بیابان سالها بگذرد تا این که خورشید خاموش بشود ودر آن موقع دوره ای جدید در زندگی جهان شروع خواهد شد .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:50 ] [ بچه هاي دوم رياضي ]

در قرآن هفت سوره پياپی (سوره های 40 تا 46) وجود دارد كه با حم "ح" و "م" شروع ميشود.

اين سوره‌ها با هم روابط رياضی عجيبی دارند كه نامی جز معجزه بر آنها نميتوان گذاشت.

 

·        اگر تعداد ”ح“ و ”م“ اين هفت سوره را جمع كنيد عدد 2147 ميشود كه مساوی است با 19 X 113

و اگر ”ح“ های اين هفت سوره را جدا و ”م“ های آنها را جدا جمع كنيد و بعد رقم‌های بدست آمده را باهم جمع كنيد

درست همان عدد 113 بدست ميايد.

منظور از رقمها عدد نيست مثلاً رقمهای عدد 380، (3) و (8) و (0)، و رقمهای عدد 64 ، (6)‌ و (4) ميباشد.

·        در اين هفت سوره تعداد ”ح“ و ”م“ بترتيب

·        در سوره مؤمن يا غافر (سوره 40) ،  64 و 380،

·        در سوره فصلت (سوره 41)،  48 و 276،

·        در سوره شوری (سوره 42) ،  53 و 300

·        در سوره زخرف (سوره 43) ،  44 و 324

·        در سوره دخان (سوره 44) ،  16 و 150

·        در سوره جاثيه (سوره 45) ، 31 و 200

·        در سوره احقاف (سوره 46)  36 و 225     ميباشد.

64 + 380 + 48 + 276 + 53 + 300 + 44 + 324 + 16 + 150 + 31 + 200 + 36 + 225 = 2147       

 = 19 X 113       

            حالا اگر رقمهای اين اعداد را با هم جمع كنيم:

6+4+3+8+0+4+8+2+7+6+5+3+3+0+0+4+4+3+2+4+1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5 = 113       

           می ‌بينيم حاصل جمع اين رقمها درست 113 يعنی مساوی خارج قسمت 2147 به 19 است.

 

·        حالا اگر همين كار را با سه سوره اول (سوره 40 و 41 و 42) بكنيم باز

           می ‌‌بينيم حاصل جمع ”ح“ و ”م“ های اين سوره‌ها را اگر به 19 تقسيم كنيم مساوی حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ اين سه سوره ميشود.

 64 + 380 + 48 + 276 + 53 + 300 = 1121 = 19 X 59      

6+4+3+8+0+4+8+2+7+6+5+3+3+0+0 = 59      

 

·        حال اگر 4 سوره بعد يعنی سوره‌های 43 و 44 و 45 و 46  را مورد امتحان قرار دهيم باز همين رابطه بدست می ‌آيد.

44 + 324 + 16 + 150 + 31 + 200 + 36 + 225 = 1026 = 19 X 54       

4+4+3+2+4+1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5 = 54       

 

·        حال اگر ”ح“ و ”م“ سه سوره 41 و 42 و 43 را با هم جمع كنيم  1045 ميشود

      كه اگر آنرا تقسيم به 19 كنيم عدد 55 بدست ميايد كه با حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ مساوی است.

48 + 276 + 53 + 300 + 44 + 324 = 1045 = 19 X 55       

4+8+2+7+6+5+3+3+0+0+4+4+3+2+4 = 55       

 

·        حال اگر ”ح“ و ”م“ چهار سوره 44 و 45 و 46 و 41 را با هم جمع كنيم عدد 1102 بدست ميايد

     كه خارج قمست آن به 19 عدد 58 بدست ميايد كه با حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ مساوی است.

16 +150 + 31 + 200 + 36 + 225 + 64 + 380 = 1102 = 19 X 58        

1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5+6+4+3+8+0 = 58      

 

 

 

چهار كلمه و 19 حرف ( بسم الله الرحمن الرحيم ) چنان با يكديگر، بنابر يك سيستم رياضي متشكل گرديده است

كه با دانش و احساس بشری غير قابل انجام ميباشد. اين سيستم قابل تعمق، بر اساس ارزشهای ابجدی اين حروف بدست ميايد

كه اطلاعات مورد نياز برای شرح آن بطور خلاصه در زير نشان داده شده است.


چهار كلمه ”بسم الله الرحمن الرحيم“ شماره حروف عربی هر كلمه و ارزشهای ابجدی آنها:

 

شماره كلمات

تعداد حروف

ارزشهای ابجدی

جمع  ارزشها

1 ب س م

3

2/60/40

102

2 ا ل ل ه

4

1/30/30/5

66

3 ا ل رح م ن

6

1/30/200/8/40/50

329

4 ا ل ر ح ی م

6

1/30/200/8/10/40

289

 

 جمع  19             

 

جمع ارزشها 786

 

 


 

1- بسم الله الرحمن الرحيم 19 حرف است.


2- اگر شماره ترتيب هر كلمه را بنويسيم، بعد از هر شماره تعداد حروف آن را بنويسيم

عدد  13243646  بدست ميايد كه قابل قسمت به 19 است.

(شماره ترتيب هر كلمه برای تشخيص بهتر قرمز نوشته شده):

19 X  19 X  36686  = 13243646


3- اگر ترتيب كلمات را با شماره آن از آخر بنويسيم باز ضريب 19 دارد:

 46362413 = 19 X 2440127 


4- اگر بجای تعداد حروف هر كلمه جمع ارزش ابجدی آن را پس از شماره ترتيب آن بگذاريم باز قابل قسمت به 19 است:

110226633294289 = 19 X 5801401752331


 5- اگر ارزش ابجدی هر حرف را پس از شماره ترتيب كلمه بگذاريم، باز قابل قسمت به 19 است:

1260402130305313020084050413020081040 =

19 X 66336954126595422109686863843162160


6- اگر پس از شماره ترتيب هر كلمه حاصل جمع تعداد حروف هر كلمه را با مجموع ارزش‌های ابجدی آن كلمه بگذاريم

باز ضريب 19 دارد. يعنی:

110527033354295 = 19 X 5817212281805

(3 + 102 = 105),   (4 + 66 = 70),   (6 + 329 = 335),    (6 + 289 = 295)


7ـ اگر پس از شماره ترتيب هر كلمه تعداد حروف هر كلمه را به اضافه مجموع حروف كلمات قبل از آن بگذاريم باز ضريب 19 دارد

1327313419 = 19 X 69858601

(0 + 3 = 3),   (3 + 4 = 7),   (3 + 4 + 6 = 13),   (3 + 4 + 6 + 6 = 19)


8- اگر پس از شماره ترتيب هر كلمه حاصل جمع ارزش ابجدی هر كلمه را باضافه مجموع ارزش‌های ابجدی قبل از آن بگذاريم

باز ضريب 19 دارد يعنی:

1102216834974786 = 19 X 58011412367094

<-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

[ پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, ] [ 20:47 ] [ بچه هاي دوم رياضي ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 107
بازدید کل : 1370
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1