|
وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ البَحرَینِ هذَا عَذبٌ فُراتٌ وَ هذَا مِلحٌ اُجاجٌ وَ جَعَلَ بَینَهُمَا بَرزَخًا وَ حِجرًا مَحجُورًا
ترجمه : او کسی است که دو دریا را درکنار هم قرار داد یکی گوارا و شیرین ودیگری شور وتلخ و در میان آنها برزخی قرار داد گویی هر یک از آنها به دیگری می گوید دورباش و نزدیک نیا .
تفسیر:
این آیه به استدلال درعظمت خداوند از طریق بیان نعمت های او در نظام آفرینش می پردازد و به تناسب بیان نزول قطرات حیات بخش باران اشاره به مخلوط نشدن آب های شیرین و شور می نماید . " مرج " به معنی مخلوط کردن و یا ارسال و رها نمودن است و در اینجا به معنی کنار هم قرار گرفتن آب شیرین و شور است " عذب " به معنای گوارا ، پاکیزه و خنک و " فرات " به معنی خوش طعم و خوش گوار است " ملح " به معنی شور و " اجاج " به معنی تلخ و گرم است ( بنابراین ملح و اجاج نقطه مقابل عذب و فرات ) است " برزخ " به معنی حجاب و حائل میان دو چیز است و جمله " حجرامحجورا " جمله ای بودهاستکه در میان عرب به هنگامی که با کسی روبرو می سدند و از او وحشت داشتند برای گرفتن امان این جمله را می گفتند یعنی ما را معاف و در امان دارید واز ما دور باشید . به هر حال این آیه یکی دیگر از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهان آفرینش ترسیم می کند که چگونه یک حجاب نامرئی و حائل نا پیدا در میان دریای شور و شیرین قرار می گیرد و اجازه نمی دهد آنها با هم آمیخته شوند . البته امروز این را می دانیم که : این حجاب نامرئی همان " تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین " و به اصطلاح تفاوت " وزن مخصوص " آنها است که سبب می شود تا مدت مدیدی باهم نیامیزند . گرچه جمعی از مفسران برای پیدا کردن این دو دریا در روی کره زمین به زحمت افتاده اند که درکجا دریای آبشیرین در کنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمی شود ؟ ولی این مشکلنیز برای ما حل شده است زیرا می دانیم : تمام رودخانه های عظیم آب شیرین تشکیل می دهند و آب های شور را به عقب می رانند و تا مدت زیادی این وضع ادامه دارد ، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها ، از آمیخته شدن با یکدیگر ابا دارند و هر یک به دیگری ( حجرا محجورا ) می گویند . جالب این است که: بر اثر جذر و مد آ دریا که درشبانه روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت می گیرد ، سطح آب دریا به مقدار زیادی بالا و پائین می رود ، این آب های شیرین که دریائی را تشکیل داده اند ، در مصب همان رودخانه ها و نقاط اطراف آن در خشکی پیش می رود و انسان ها ار رمان های قدیم از این موضوع استفاده کرده ، نهرهای زیادی در اینگونه مناطق دریا کنده اند و زمین های فراوانی رازیر کشت درختان برده اند . که وسیله آبیاری آنها همین آب شیرین است ، که به وسیله جزر و مد بر مناطق وسیع گسترش میابد . هم اکنون درجنوب ایران شاید میلیون هادرخت نخل وجود دارد که ما قسمتی ازآن را از نزدیک مشاهده کرده ایم که تنهاباهمین وسیله آبیاری می شوند و در فاصله زیادی از ساحل دریا قرارگرفته اند ، در سالهایی که بارندگی کم و آب رودخانه های عظیم که به دریا می ریزند و تقلیل پیدا می کند گاهی آب شور غلبه می کند که مردم کشاورز این سامان از آن سخت نگران می شوند زیرا به زراعت آنها لطمه می زند . ولی معمولاچنین نیست و این آب " عذب و فرات " که در کنار آن " ملح و اجاج " قرار گرفته به آن آمیخته نمی شود ، سرمایه بزرگی برای آنها محسوب می شود . ناگفته پیداست وجود علل طبیعی در اینگونه مسائل هرگز از ارزش آنها نمی کاهد مگر طبیعت چیست ؟ جز فعل و اراده خداوند و مشیت پروردگار که این خواص را به این موجودات داده ؟! هنگامی که : انسان با هواپیما از این مناطق می گذرد ، منظره این دو آب که رنگ های متفاوتی دارند و با هم آمیخته نمی شوند به خوبی نمایان است که انسان را به یاد این نکته قرآنی می اندازد .
|
اِنّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنیَا بِزینَهٍ الکَوَاکِبِ .
ترجمه : ما نزدیکترین آسمان را به زیور نجوم بیاراستیم .
تفسیر : در یک نگاه به صفحه آسمان در شب های تاریک پر ستاره چنان منظره زیبایی در نظر انسان مجسم می سازد که او را محسور و مفتون خویش می کند که نکته جالب دیگر این است که از نظر علم امروز چشمک زدن زیبای ستارگان به خاطر قشر هوایی که زمین را فرا گرفته است و در بیرون جو زمین ستارگان خیره خیره نگاه می کنند و فاقد تلالو هستند .
|
رَبُّ السَّمَواتِ وَ الَارضِ وَ مَا بَینَهُمَا وَ رَبُّ المَشَارِقِ .
ترجمه : همان خدای یکتا که آفریننده آسمان وزمین وهر آنچه بین آنهاست وآفریننده مشرق هاست .
تفسیر : مشارق اشاره به مشرق ها و خاستگاه های خورشید در ایام سال بوده باشد و یا مشرق های ستارگان آسمان هم دارای نظام خاصی هستند که علاوه بر نظام آسمان و زمین نشانه قدرت و علم بی پایان آفریننده و مدیر آن می باشد . حال چرا از مغارب سخنی نیست زیرا در اینجا ذکر مشارق قرینه است بر مغارب و این تنوع در بیان از فنون فصاحت محسوب می شود .
|
لَا الشَّمسُ یَنبَغِی لَهَا اَن تُدرِکَ القَمَرَ وَلَا الّلَیلُ سابِقُ النَّهَارِ وَ کُلٌ فِی فَلَکٍ یَسبَحُونَ .
ترجمه : نه خورشید را شاید که به ماه فرا رسد ونه شب به روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معینی ( در این دریای بی پایان ) شناورند .
تفسیر : منظور از حرکت خورشید در این بحث حرکت آن بر حسب حس ماست این تغییرات همگی نشان می دهد حتی بعد از کشف حرکت زمین به دور خورشید وسکون آن تعبیرات گذشته راجع به حرکت خورشید را می رود چرا که از نظر حسی چنین به نظر می آید که خورشید در حرکت است و این تعبیرات از همینجا گرفته است .
|
|
|
|
واژه ی "ماء"درقران59 باربه صیغه ی مفرد و4 بار باربامتصل شدن به ضمایر به کار رفته است
1-ماء:به معنای بستر و عرش خداوندی.(هود، 7)
2-ماء:به معنای باران.(ایات سوره بقره 23،164)،(انعام، 99)،(اعراف 50،57)،(انفال، 11)،(یونس،24)،(رعد، 17)،(ابراهیم، 32)،(حجر،22)و...
3-ماء :به معنای اب وضو.(نساء 43)،(مائده،6)
4-ماء:به معنای طوفان وسیل سهمگین.(هود،43،44)
5-ماء:به معنای مطلق اب.(رعد،4)
6-ماء:به معنای منشا خلقت و ماده ااصلی موجودات زنده.(انبیاء،30)،(نور،45)
7-ماء:به معنای نطفه در خلقت انسان.(طارق،6)،(مرسلات،20)،(سجده،*)(فزقان،41)
8-ماء:به معنای جوی و نهر اب.
10-ماء:به معنای چشمه سارها.(نازعات،30،31)؛(قمر،12)
9-ماء:به معنای سراب.(نور،39)
10-ماء:به معنای اب اشامیدنی در جهنم.(ابراهیم؛16)،(محمد،15)
11-ماء:به معنای چاه اب.(قصص،23)،(قمر،27،28)،(ملک،30)،(کهف،40)
12-ماء:به معنای اب اشامیدنی جاری در بهشت.(واقعه،27تا31)
ریزش اب
وانزلنا من المعصرات ماءثجاجا:
واز ابرهای باران زا ابی فراوان نازل کردیم.
صفت دیگری که خداوند برای اب طرح میکند کلمه ی(ثجاج)است،این واژه از ماده ی ثج به معنای جریان و ریزش است.ماء ثجاج ابی است که جریان و ریزش زیادی دارد
در 5 ایه خداوند به اهمیت اب اشاره می نماید که اب گوارا را برای دوزخیان حرام گردانیدیم و بهشتیان از این نعمت استفاده می نمایند.
در 33ایه از قران کریم خداوند میفرماید:به از خلقت اسمان ها وزمین ما اب را فرستادیم تا زمین مرده را زنده نماید و اب را مایه حیات و منشا تمامی گیاهان و حیوانات ومایه هستی می دانند
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->